مقایسه میزان هویت کسب شده بین دانشجویان و دیپلمهای پشت کنکوری
در این پژوهش که به بررسی مقایسه میزان هویت کسب شده بین دانشجویان و دیپلمهای پشت کنکوری پرداخته شده است که به این منظور از 50 دانشجو و 50 دیپلم آزمون هویت شخصی گرفته شده و از مدل آماری t استونت برای دو گروه مستقل در سطح معنی داری
مقدمه:
زندگی آرام و بی دغدغة کودکی با فرا رسیدن دوران بلوغ به یکباره دگرگون میشود. دوره نوجوانی یکی از مهمترین و حساسترین دوران زندگی انسان میباشد.
اسلام به دورة جوانی توجه خاصی مبذول داشت. پیامبر اسلام (ص) هفت سال سوم زندگی را دوران مشورت و رایزنی دانستند. در این دوره باید به نظر و عقیده جوانان احترام گذارد و آنان را در تصمیمگیریها شرکت دارد. علی (ع) این دوره را به سکرالشباب یعنی مستی جوانی، تعبیر کردند. این تعبیر در هم بودن افکار در این دوره را بیان میکند. قرآن مجید دوران جوانی را زمان قوت و قدرت میداند، که از یک طرف با ضعف کودکی و از طرف دیگر با ضعف پیری احاطه شده است.
جوانی دوره شور و توان است . دورهایست که در آن استعدادهای بدنی و عقلانی رشد و پرورش مییابد و شکوفا میشود. پیامبر اسلام (ص) به این دوره اهمیت دادند و اسامدی جوان را به فرماندهی سپاه برگزیدند و مصعب بن عمیر را به جوانی با ایمان و جدی بود قبل از هجرت برای آموزش و اداره امور مدینه به آنجا فرستادند و به اعتراض این و آن که جوان بودن او را نقص میدانستند توجهی نکردند.
دانشمندان اسلامی به دورههای مختلف رشد توجه نمودند. غزالی برای تربیت به سه مرحله اشاره کرد: یکی در زمانی که کودک هفت ساله است. در این مرحله باید با مدارا او را به طهارت و خواندن نماز ترغیب نمود. مرحله دوم وقتی که کودک ده ساله است. در این زمان باید کارهای بد مانند دروغگویی و حرام خواری برای او زشت جلوه داد و مذمت کرد. مرحلهی سوم زمان بلوغ است . در این زمان علل و اسرار آداب را به نوجوان میگویند. از نظر خواجه نصیرالدین طوسی وقتی مرحله کودکی سپری شد اول باید اخلاق و پس از آن حکمت نظری را به فرد بالغ آموزش داد تا آنچه را که در ابتدا بصورت تقلیدی فرا گرفته است برای او مستدل و مدلل شود. به عقیده ابنسینا تمام اوقات کودکان نباید به تحصیل علم بگذرد بلکه باید قسمتی از وقت او صرف ورزش گردد و سپس حرفهای را فرا گیرد و وقتی توانست امرار معاش کند باید متاهل شود و خانهاش را جدا نماید.
در اوائل قرن بیستم استانلی هال براساس مطالعات و مشاهدات خود با عدهی زیادی از نوجوانان به این نیتجه رسید که مرحلة نوجوانی دارای جنبههای افراطی و اغراقآمیز در سلوک و رفتار است و از مشخصات آن و طوفان و فشار هیجانی است. ابتدا تغییرات دوره بلوغ را بدنی میدانستند ولی به تدریج روشن شد که تغییرات دوره بلوغ بیش از آنکه ناشی از تغییرات بدنی باشد تحت تاثیر عوامل محیطی قرار دارد. دوره نوجوانی با تحول همه جانبه و عمیق شخصیتی همراه است.نوجوان ابتدا باید به تغییرات بدنی سازگار شود. آنگاه ناگزیر است که با مجموعهای از نظامهای ارزشی برخورد کند و سپس رفتار متناسب اجتماعی داشته باشد.یکی از روانشناسان معروف در زمینه هویتیابی اریکسون میباشد که معتقد است که نوجوان زمانی به احساس هویت دست مییابد که ارزشهای خود را انتخاب و به نسبت به اهداف یا افراد خاص احساس وفاداری کند و به نظر اریکسون اگر هویت شخصی نوجوان در طول زمان و بر اساس تجربیات حاصل از تعامل اجتماعی بتدریج ایجاد شود و نوجوان خود را بشناسد و خود را از دیگران جدا سازد تعادل روانی وی تضمین میشود ولی اگر سرخوردگی و عدم اعتماد جایگزین بیاعتمادی شود و به جای شکلگیری هویت دچار ابهام در نقش خود شود هماهنگی و تعادل روانی وی به هم میخورد و به بحران هویت دچار میشود.
نوجوان در بحران هویت اختلال عمدهای در سازگاری شخصی و برخورد اجتماعی، پیشرفت تحصیلی و طرحریزی شغلی ایجاد میشود که برای مقابله با آن میتوانیم به نوجوان کمک کنیم تا در جهت رشد خویش گام بردارد. در گام اول اعتماد او را جلب میکنیم و سپس طرز فکر او را که معمولاً تفکر غیر منطقی است را تغییر میدهیم. با ایجاد فرصتهای مناسب آموزشی و شغلی و مشاورههای گروهی با نوجوانان و همچنین مشاورههای خانوادگی با والدین به نوجوانان کمک میکند تا خویشتن را بهتر بشناسد و هویت خویش را کسب کند.
...
توجه: برای دریافت رمز مقالات باید به عضویت دهکده خاله فر درآمده باشید.